بلند اقبال
بخش سوم
بخش ۳۸ - فی التنبیه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به پیری مجوچون جوانی نشاط شب آمد دکان بند وبرچین بساط هوی وهوس را کن از سر به در دیگر نامی از عیش وعشرت مبر برون کن ز دل هر چه هست آرزو دگر آب رفته نیاید بهجو به باغ وگلستان تو را راه نیست رفیقی تو راجز غم وآه نیست به کنجی نشین و غم از کرده خور که پیمانه عمر گردیده پر به جز شمع همدم نداری به شب بتی ناید اندر برت غیر تب مرو در پی دولت و مال خود بپرداز یکدم به احوال خود تو را دیگر از زندگی بهره نیست دگر جد وجهد تو از بهر چیست بهناچار باید روی در سفر به همراه خودتوشه ای هم ببر رهی پرخطر هست ومنزل دراز نیامد کس از این سفر هیچ باز خوشا آنکه اندر جوانی بمرد غم وحسرت از زندگانی نخورد بلند اقبال