بلند اقبال
بخش سوم
بخش ۱۷ - درشرح حال خود گوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چوعمرم نه وه شد از هفت وهشت به لهو ولعب روز وشب صرف گشت چو از سال ده عمرم آمد به بیست نگشتم خبر زاین که تکلیف چیست چو از بیست عمر من آمد به سی نکردم به احوال خود وارسی ز سی گشت چون سال عمرم چهل ز خودگشتم از جهل وغفلت خجل چو سال چهل رو به پنجه نمود به آن غفلت وجهل من هی فزود ز پنجاه عمرم چو آمد به شصت همه عضو من خورد گشت وشکست به هفتاد افتاد اگر عمر کس بگو زندگانی ترا گشت بس رسد عمر کس گر به هشتاد سال مکن دیگر از روزگارش سؤال رود گر ز هشتاد سوی نود بگو زودتر جانش از تن رود رسد عمر کس از نودگر به صد مگو دارد از زندگانی رسد تو را هست اگر عقل و هوش وتمیز به باطل مکن صرف عمر عزیز بلند اقبال