افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۷: ای سرو چه، ای ماه که، ای شوخ کدامی؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سرو چه، ای ماه که، ای شوخ کدامی؟ کاین گونه به رقص اندر و این سان بخرامی ماهت بِنَخوانم، ملکت می بِنَدانم حیران همه زآنم که چه جنسی و چه نامی؟ زلفیت به دوش اندر و خالی به بناگوش دل صید تو بادا، که بدین دانه و دامی ماه فلکی رخ ننماید دگر از بام بیند چو بدین جلوه تو مه پاره به بامی هرسو نگری چند به دیدار مه نو مه را چه کنی، ای که به رخ بدر تمامی؟ خلقی همه شیدایی روی تو در این شهر خود غایله خاص و یا فتنه عامی بنشین، بنشان، ای مه و برخیز و برانگیز فتنه ز نشستی و قیامت ز قیامی افسر به تو مشتاق و تو زو یکسره فارغ او با همه ناکامی و تو با همه کامی افسر کرمانی