افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۶: خوش تر است از دولت دنیا و عقبی وصل یاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش تر است از دولت دنیا و عقبی وصل یاری دست در گردن درآوردن، شبی با غمگساری حاصل عمر است وقتی بابت یاقوت لعلی باده چون ارغوان نوشیدن اندر مرغزاری ترک مستت رفته رفته برد آخر دل ز دستم نو غزالی شوخ چشم، آورد شیری را شکاری ای که هر سو می خرامی، از تغافل بر من افکن با نگاه دلپذیری، یا خدنگ جان سپاری آخر ای باد، اندکی آهسته تر بگذر که ما را، جا، در آن زلف مشوش کرده جان بیقراری دل اگر مستی کند بی گاه و گه منعش نسازم کاین شتر را غیر زلف مهوشان نبود مهاری افسر کرمانی