افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۶: من دیوانه، که در حلقه عشاق توام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من دیوانه، که در حلقه عشاق توام همچنان بسته زنجیرم و مشتاق توام عجبی نیست به مردم اگر از زهر فراق من بی تاب و توان، زنده تریاق توام به خداوندیت اقرارم، از آن است که من، بنده طلعت و زلف و ذقن و ساق توام گفته بودی که دهی بوس و دهم جان به عوض عهد بشکستی و من بر سر میثاق توام تو چو خورشید در آفاقی و من مرغ سحر عجب این است که من شهره آفاق توام ای که دلجویی افسر کنی، از پرسش حال بنده سیرتِ پاکیزه و اخلاق توام افسر کرمانی