افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۳: به ترک ساقی و صهبا، هزار توبه ببستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به ترک ساقی و صهبا، هزار توبه ببستم چو چشم مست تو دیدم، دوباره توبه شکستم بگو به ساقی مجلس، به دور ما ندهد می که من ز باده لعلش، خراب و بی خود و مستم فروغ باده چو دیدم در آبگینه صافی هزار توبه خارا، چو آبگینه شکستم عقاب عشق چو بر من فکند بال عنایت ز پای طایر مسکین عقل رشته گسستم دمی بهم نزدم چشم، بر امید خیالش به شام تیره غم در بروی دوست نبستم به عشق مهر جبینی فشانم اشک چو کوکب به یاد طلعت ماهی، همی ستاره پرستم اگر چه بند ز پایم گشود و کرد ترحم سرفرار ندارم که از کمند نجستم ورا ز سیب زنخدان، ربودمی دو سه بوسه دمی به سرو بلندش اگر رسیدی دستم افسر کرمانی