افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۸: نه به دستگاه شهنشهی، نه به خوبیت ضرری رسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه به دستگاه شهنشهی، نه به خوبیت ضرری رسد که ز ترک چشم ستمگرت، نگهی به خونجگری رسد چه که هم تو زخمی و مرهمی، به وجود محتضرم همی، چه خوش است زآمدنت دمی، خبری به محتضری رسد صنما، مها، چه نکو بود، که محبت از دو طرف کشد ز من آه بوالعجبی رود، ز تو پیک ناموری رسد دل و جان و سر به طبق نهم، که نثار مقدمش آورم ز قدوم قاصد محترم، ز تو گر به من خبری رسد تو که شعله خوی و ستمگری، به دو رُخ، دو خرمن آذری ز چه غم خوری، که به خرمنی، ز نگاه تو شرری رسد بشنو ز افسر مبتلا، برسان سلام و نیاز ما به مقیم درگهش ای صبا، گذرت اگر سحری رسد به خدنگ غمزه ات ای جوان، همه جان و تن سپرم از آن که به پیکر من خسته جان، نه به سینه دگری رسد افسر کرمانی