افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۳: آن گروهی که ز جان و دل ما خوبترند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن گروهی که ز جان و دل ما خوب ترند آن گروهند که پرورده خون جگرند شوخ چشمند و سیه طرّه و سیمین اندام بلکه با طلعت خورشید نظیر قمرند گرچه سنگین دل و پیمان شکن و عهد گسل سرو رفتار و صنوبر قد و طوبی ثمرند حور کردار و پری پیکر و شکر گفتار حیف و صد حیف، که عاشق کش و بیدادگرند مهوشان شه منش و با گهر و نازک طبع عاشقان مفلس و دیوانه و بی پا و سرند دانه هایی که من از دیده به دامان دارم در غم سیمبران حسرت لعل و گهرند محنت عشق و غم فرقت یاران عزیز، همچو روز و شب ما غمزدگان در گذرند ای خوش آنان که ز شوق قد سرو و رخ گل، در مقامات غزل همدم مرغ سحرند افسرا، در غم دلدار، ز ما صبر مجوی عاشقانی که صبورند گروهی دگرند افسر کرمانی