افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶: مهر چهری که منور بصر کوکب از اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مهر چهری که منور بصر کوکب از اوست جلوه طرّه طلعت نه، که روز و شب از اوست مطرب و ساقی از آن بی خود و مستند مدام، که دف و بربط و نی، جام و می و مشرب از اوست عضو، عضو وی اگر دل برباید چه عجب، که کف و ساعد و ساق و زنخ و غبغب از اوست جانم ار آتش و دل مجمر و تن عود چه باک، که دل و جان و تن و سوزش و تاب و تب از اوست گوش کن یک سبق از درس محبت، گرچه، دفتر و درس و ادیب و کتب و مکتب از اوست رخ و ابروی و خم و طرّه و خالش بنگر، کافتاب و مه و نو سنبله و عقرب از اوست خوش بود تاخت اگر اسب ستم بر افسر که شهید ستم نعل سم مرکب از اوست افسر کرمانی