افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸: ای آفتاب از مه رویت در التهاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای آفتاب از مه رویت در التهاب آیینه تو ساخته، خاکستر آفتاب ما بی حجاب، روی تو دیدیم و عاشقیم اندر میان ما و تو، کی سد شود، حجاب اندر خمار تیره دلی چند سر کنم ساغر به کف بگیر و برافکن ز رخ نقاب دیوانه آن که نیستش اندر سرا، پری دیوانه تر کسی که نبیند پری به خواب از شعله، شعله غم و از دجله، دجله اشک سرتا به پا در آتش و پا تا به سر در آب ما، در هوای چشمه حیوان لعل دوست، مانند تشنه ایم، که بفریبدش سراب خوش مجلسی است با غم جانانه، افسرا خون دلم شراب و نوای دلم رباب افسر کرمانی