افسر کرمانی
قصیده ها
شمارهٔ ۶۰ - آن سرو سیم تن: دوش از درم درآمد، آن سرو سیم تن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش از درم درآمد، آن سرو سیم تن شادان و خوی فشان و غزلخوان و خنده زن با رویی، ای بمیرم، تاراج دین و دل با مویی، ای نباشم، یغمای جان و تن دلهای خستگانش، اندر شکنج زلف جانهای بی دلانش، اندر چه ذقن بر چهره دلفریبش، هی رشحه رشحه خوی چون قطره قطره ژاله بر برگ نسترن زلفیش و مو به مو، همه زنجیر عاشقان موئیش و تو به تو، همه زنار برهمن خرمن خرمن، لالی، جا داده بر عقیق دامن، دامن، بنفشه گسترده برسمن از لوح سیمگونش، پیدا غبار مشک درحقه عقیقش، پنهان در عدن شمع رخش به مشعل خورشید سخره خوان لعل لبش، به معدن یاقوت طعنه زن من گریه سر نموده، از خنده های او او خنده را فزوده، بر گریه های من من پیرهن دریده، بر تن ز بی زری او خرمنیش سیم نهان زیر پیرهن او با نشاط و بازی همواره توأمان من با فغان و زاری پیوسته مقترن افسر کرمانی