رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۱: نداند کاش قدر مهر من مهرآزمای من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نداند کاش قدر مهر من مهرآزمای من بقدر مهر من بر من کند گر جور وای من پرستم گر بتی جز تو بت دیرآشنای من خدای من تویی ای بت تویی ای بت خدای من ندیده پیشتر نشنیده افزون تر کسی هرگز جفایی از جفای تو وفایی از وفای من بکش زارم میندیش از هلاک من که می باشد جز این نه مطلب من غیر از این نه مدعای من به خونم چون کشی سویم نگاهی کن که در محشر بهای خون نخواهم از تو، بس این خونبهای من بدرد هجر جانان چند [و] تا کی مبتلا باشم به جان خود که رحمی کن به جان مبتلای من برای داغ و دردت مرهم و درمان نمی خواهم که داغت مرهم من باشد و دردت دوای من رفیق آن مانده واپس از رفیقانم در این وادی که غیر از سایهٔ من کس نباشد در فقای من رفیق اصفهانی