وحید قزوینی
شهر آشوب کوچک
بخش ۴۰ - صفت قنّاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قنّاد که خون عاشقان خورد از شیرینی، دل مرا بُرد دارد دهنی جو نُقل پسته شیرین وز گفتگوی بسته مغزم ز خیال آن بت چین چون کلّه ی قند گشته شیرین شیرین شده، دیده، توی بر تو چون قرص زرشک و قرص لیمو دل از غم آن بت دو بُرجی سُوراخ بود چو نان کُرجی سرهاست بیادش از هوس پُر چون کاسه ی شهد از مگس پُر مغز من خسته را هوس خورد این کلّه ی قند را مگس خورد دل ار لب او شکست خود دید چون شیشه که پُر نبات گردید با یاد تو در دلم گره ها چون پسته بود دورن حلوا وحید قزوینی