میرداماد
غزل ها
شمارهٔ ۳۱: ایکه گوئی ما به زهد از خود حجاب افکنده ایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که گویی ما به زهد از خود حجاب افکنده ایم رو که ما سجاده تقوی بر آب افکنده ایم مردمان دیده را ما در شب آسودگی بسترِ خارِ مغیلان وقت خواب افکنده ایم بهر خونِ ما خدا را دل مرنجان غمزه را ما کتان زندگی در ماهتاب افکنده ایم ساغر تو باد پر می ما به جام آفتاب جای می از شیشه دل خون ناب افکنده ایم ز آتش دوزخ نگردد خشک و ما از سادگی رخت خون آلود خود در آفتاب افکنده ایم این خسیسان محرم عشاق صافی دل نیند درپذیر اشراق اگر بر رخ نقاب افکنده ایم میرداماد