حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۱۴۳: سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است طلب از گمشدگان لب دریا می کرد مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش کو به تأیید نظر حل معما می کرد دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست و اندر آن آینه صد گونه تماشا می کرد گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم گفت آن روز که این گنبد مینا می کرد بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمی دیدش و از دور خدا را می کرد این همه شعبده خویش که می کرد این جا سامری پیش عصا و ید بیضا می کرد گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می کرد گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست گفت حافظ گله ای از دل شیدا می کرد حافظ شیرازی