نظام قاری
غزل ها
شمارهٔ ۵۵ - خواجه حافظ فرماید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود تا کجا بازدل غمزده سوخته بود در جواب او آتشین تافته آل برافروخته بود تا کجا شرب لحافی شب دی سوخته بود اینکه دیدی که گس خان اتابک میسوخت اطلس قرمزی آتش زرخ افروخته بود قیف یک پر مکس در دل والا ننشست یارب این قلب شناسی زکه آموخته بود زربکف کرد طلادوزی و زرگر همه سوخت الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود ریش بر باد بسی داد بوقت سرما انکه در موسم گل موینه بفروخته بود شمع بانسبت پیراهن زرکش دیشب چون بدیدم نظرش بالک دلسوخته بود خوانده ام گفته قاری همه اوصاف لباس جامه بود که بر قامت او دوخته بود نظام قاری