نظام قاری
غزل ها
شمارهٔ ۳۶ - خواجه حافظ فرماید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود رونق میکده از درس و دعای ما بود در جواب او سالها تا رتنم تافته کمخا بود دل چون پرمگس شیفته والا بود پیش ازان روز که والا شود آب سرسنگ مهر او همچو خشیشی بدل خارا بود قد سنجاب برویش زده اطلس دیدم همچو آبی که درو رو زصفا پیدا بود صوفی صوف مرا در حق پشمین شلوار رخصت خبث نداد ارنه حکایتها بود بنهایت نرسانید بدایات قماش گرچه گز درره او پیک قدم فرسا بود دکمه میگشت چو پرگار به پیرامن جیب و ندران دایره سرگشته پا بر جا بود صنمی دی نمودست مرا والائی کز لطافت همه کالاش ازان پیدا بود از جهان رفت و کفن نیز بروزیش نشد انکه او منکر اوصاف لباس ما بود نظام قاری