نظام قاری
قصیده ها
شمارهٔ ۱۳ - شیخ سعدی فرماید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بس بگردید و بگردد روزگار دل بدنیا در نبندد هوشیار در جواب او بس بپوشید و بپوشد روزگار خلق را رخت زمستان وبهار حال برتنگی بگفتم شمه جستمش سر رشته ز آغاز کار کای که وقتی پنبه بودی در کتو وقت دیگر ریسمان بودی و تار مدتی جولاهه دربارت کشید عاقبت کرباس گشتی توله دار عاقبت تا جامه در برها شدی گه قباگه پیرهن گاهی ازار نی نوی بینی بحال خویشتن نی بماند کهنگی هم برقرار این که درد کانها آورده اند صوف و طاقین مربع بیشمار نرمدست وقطی وخاراو حبر برد و ابیاری ومخفی آشکار تا بدانند این خداوندان رخت کز لباس وجامه شان هست اعتبار آدمی را باید ارمک بر بدن ورنه جل بر پشت خود دارد حمار هست زیلو در بساط و بوریا جای گل گل باش جای خار خار تا بود والای کلگون شفق شقه چتر سپهر زرنگار قاری از این حلهای معنوی باد بر خور داردوش روزگار نظام قاری