ظهیر فاریابی
قطعه های فاریابی
شمارهٔ ۱۲: پناه و مقصد اهل هنر صفیّ الدّین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پناه و مقصد اهل هنر صفیّ الدّین تویی که همَّت تو سر بر آسمان سوده ست هر آن صفت که ز جیب فنا برآرد سر به عمر دامن جاهت بدان نیالوده ست قلم که دایم و صّافی کمال تو کرد رخش به دوده خجلت همیشه اندوده ست بزرگوارا بی سعی درین مدّت دلم ز غصّه و چانم ز غم نیاسوده ست ز چرخ سفله جفاها کشیده ام گر چه هنوز ناله من هیچ گوش نشنوده ست از آن زمان که من اینجا نشسته ام صد بار همه بسیط زمین صیت من بپیموده ست کنون به کام و به ناکام می روم که مرا جهان عنان ارادت ز دست بر بوده ست به خدمت آمده بودم بگاه تر گفتند که خواجه دوش نشاط شراب فرموده ست ز خرمی همه شب تا گه دمیدن صبح چو بخت خویش نخفته ست و هیچ نغنوده ست کنون ز مستی و بی خوابی شبانه هنوز چو خلق در کنف اهتمامش آسوده ست ز روزگار دو رنگم تغابنی ست عظیم که این سعادتم امروز روی ننموده ست به حضرتت چو مرا فرصت وداع نبود کنون امید ملاقاتم از تو بیهوده ست تو سود کن ز جهان نام نیک اگر چه مرا دو ماهه عمر بر امیدها زبان بوده ست ظهیر فاریابی