صوفی محمد هروی
دیوان اطعمه | خوراکی ها
بخش ۱۱۷: نصیب ما ز می لعل دوست گشته خمار - کنیم جان به سر و کار عشق آخر کار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نصیب ما ز می لعل دوست گشته خمار کنیم جان به سر و کار عشق آخر کار در جواب او خوش است صحنک بغرا و قلیه بسیار اگر به دست تو افتد زهی سعادت یار زبس که برده ز دزدی ز خلق دل بریان کشیده اند چو دزدان از آتش بر سر دار بسوزد ار کشم آهی ز شوق نان و کباب ز آتش دل مجروح من در و دیوار گه انتظار و گهی آه سرد در غم نان دلی که گرسنه باشد کشد ازین بسیار چو هست مایه عمر شریف من بریان هزار آه، نگشتم ز عمر برخوردار بیار بره، اگر ماس نیست با کنگر که خوش بود به کف در آید این گل بیخار بگوید این به تو صوفی کسی که سیر شدم ز بهر او بکن این دم هزار استغفار صوفی محمد هروی