صوفی محمد هروی
دیوان اطعمه | خوراکی ها
بخش ۱۱۳: یارب این درد جگر سوز مرا درمان کن - چاره کار من بیدل سرگردان کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یارب این درد جگر سوز مرا درمان کن چاره کار من بیدل سرگردان کن در جواب او یارب این سفره چرمین مرا پر نان کن معده سوخته ام را تو پر از بریان کن بهتر از نان و برنج و عسلم چیزی نیست آنچه بهبود بود از کرم خود آن کن گشنگی پیش من دلشده دشوار بود تو کریمی، به کرم فکر من حیران کن درد جوع است نهان در دل بیچاره من یارب از نان و عسل درد مرا درمان کن مطبخی تا بچشم من نمک دیگ ترا طبق چند پر از قلیه بادنجان کن گوسفندی بپز از بهر نهاری، زنهار صوفی دلشده را بار دگر مهمان کن جان به لب آمده یارب به تمنای کباب از کرم جمله دشوار مرا آسان کن صوفی محمد هروی