صوفی محمد هروی
دیوان اطعمه | خوراکی ها
بخش ۱۰۷: کسی که دیده بود آن نگار را رقاص - عجب مدار که گردد ز درد غصه خلاص
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی که دیده بود آن نگار را رقاص عجب مدار که گردد ز درد غصه خلاص در جواب او به صحن دیگ چو بغرای میده شد رقاص کسی که دید ز اندوه جوع گشت خلاص درست قلیه و بغرا صدف به چنگ آور به بحر کاسه هر آن دست گر شود رقاص اگر چه دعوت عام است لیک پندارم که این برنج برای من است خاص الخاص پنیرتر اگر امروز آب شد سهل است ظهور، باطن هر چیز می شود به خواص ببرده است دلم را جمال بریانی من شکسته همو را همی برم به خواص به دعوتی که ببینم به آخرش حلوا هزار فاتحه بخشم در آن دم از اخلاص به هر کجا که شمیم برنج را شنود رود ز صومعه صوفی به آن طرف رقاص صوفی محمد هروی