صوفی محمد هروی
دیوان اطعمه | خوراکی ها
بخش ۱۱: مرا ز پیر خرابات نکته ای یادست - بنوش باده که بنیاد عمر بر بادست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا ز پیر خرابات نکته ای یادست بنوش باده که بنیاد عمر بر بادست در جواب او مرا ز پیر کلیچه نصیحتی یادست منوش قرته که بنیاد قرته بر بادست چوپیه و دنبه گدازان شود ز آتش جوع کسی هریسه چو پیش از غروب ننهادست به سر معنی گیپا نمی رسد هر کس کجا رسد به معما کسی که نگشادست بسوخت چلبک بیچاره را به روغن دل دوید و بر سرش آمد که این چه فریادست ز چوبها که همی خورد شب هریسه به دیگ فغان فتاد به روغن که این چه بیدادست به قصر و پنجره زلبیا چه می نازی منه تو دل به بنائی که سست بنیادست مکن به لوت زدن این زمان تو تعلیمش از آن که صوفی سرگشته نیک استادست صوفی محمد هروی