صوفی محمد هروی
غزل ها
شمارهٔ ۵۱: مرا آن روز عیدست اندرین راه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا آن روز عیدست اندرین راه که گردم در جهان قربان آن ماه صفایی مرو را گردد میسر که اندر کعبه کویش بود راه مکش در روی آن مه آه ای دل که تیره می شود آیینه از آه نهادم در بساط عشق، باری رخ تسلیم پیش اسب آن شاه سلامت بگذر ای زاهد از آن کوی که تیر غمزه دارد درکمین گاه گدای اویم و شاهی نخواهم بلی انسان شود از مغرور جاه بیا بر دیده صوفی قدم نه که بس نیکوست کار خاص لله صوفی محمد هروی