صوفی محمد هروی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶: دارم دلی شکسته و جان فگار هم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دارم دلی شکسته و جان فگار هم در سر خیال باده و سودای نار هم از وی جدا فکند مرا چرخ دون نواز چون او نساخت آه به من روزگار هم خواهی چو یار را به جفای رقیب ساز با وصل گل خوش است جفاهای خار هم ما را ز دار بیم چرا می کند حسود گر پای دارد او، چه غم از پای دار هم افلاس و عاشقی و جفای زمانه باز افزود این همه به جفای نگار هم عشق تو سرنوشت قضا بود ظاهرا تقدیر کرده بود مگر کردگار هم صوفی به صد زبان غم خود گریبان کند حقا یکی نگفته بود از هزار هم صوفی محمد هروی