صوفی محمد هروی
غزل ها
شمارهٔ ۴: جستم بسی و سعی نمودم، به هیچ باب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جستم بسی و سعی نمودم، به هیچ باب یاری نیافتم به جهان بهتر از کتاب غیر از صراحی می صافی و روی خوب گر خسرو زمانه بود زو کن اجتناب آمد خیال دوست مرا دوش در نظر چون من که دید در همه دنیا شب آفتاب در دل نشسته مهر رخ او به جای جان آری، چو جای گنج بود منزل خراب هجران آن نگار عذابی است بس الیم با دیدن رقیب عذابی است بر عذاب در دور چشم مست و لب می فروش او زهاد شهر روزه گشادند از شراب در چنگ غم بساز تو امروز صوفیا از حد گذشت ناله ز آه تو چون رباب صوفی محمد هروی