قوامی رازی
دیوان اشعار | قوامی
شمارهٔ ۸۸ - در غزل واشارت باسم خواجه اوحد است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز عشق تو کشیدم گرد دل سد نهادم در میان سینه مسند به مسند در نشین فرمان همی ران که دارد حسن تو ملک مؤید نشان خال تو بر روی رنگین بدان ماند که بر آتش نهی ند فراز عارض تو خط مشکین چو بر لوح نگارین شکل ابجد بده چون بوسه ای خواهم که دانی نشاید کرد قول دوستان رد تو را بهتر که کم باشد رقیبت بلی بهتر بود زر مجرد بنفشه گرد گل بشکفت مندیش خط آور خوبتر باشد ز امرد ز بهر بوسه جان و دل و مال ربودی ای نگار نارون قد به جان و مال و دل یک بوسه ندهی نگارینا مبر یک باره از حد مکن بیگانگی جانا که هستیم من آن تو، تو آن خواجه اوحد قوامی رازی