قوامی رازی
دیوان اشعار | قوامی
شمارهٔ ۵۶ - در غزل است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بنگر که چه روزگار دارم کان چهره چون نگار دارم در دل غم و غم سگال سوزم در بر می و می گسار دارم نشگفت که باغ وار خندم تا وصل چو تو بهار دارم خورشید به صیدگاه مشرق زان زلف خوشت شکار دارم ای عشق تو دم شمار عاشق غمها ز تو بیشمار دارم منگر تو به باغ وصل امسال کز هجر تو داغ پار دارم سوگند مخور به نیک عهدی کز جور تو دل فگار دارم گر کوفه خوری به جای سوگند حاشا گرت استوار دارم از بهر یکی سخن دو سه ماه چون دیده برانتظار دارم؟ آغاز کنم حدیث گوئی بسیار مگو که کار دارم ای جان قوامی به دل اندر غمهات قیامه وار دارم قوامی رازی