قوامی رازی
دیوان اشعار | قوامی
شمارهٔ ۴۵ - در تغزل است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای پسر با ما بباید ساختن اسب را بر ما نباید تاختن ما غلام روی تو خواهیم گشت با تو سیم و خواجگی درباختن خوش بود با زلف چون چوگان تو هر درنگی گوی و چوگان باختن نیک باشد با قد چون تیر تو هر زمان رفتن به تیر انداختن از کرشمه دیده چون برهم زنی کیسه ها باید بدو پرداختن چون به وقت خنده بگشائی دو لب جانها باید درو انداختن خواهی از ابرو و چشم و جعد و زلف گردن از ترکان خوب افراختن تا کی ای شکر لب بادام چشم سوختن ما را و بی ما ساختن تو مرا بگداختی در عشق و من خواهمت هر ساعتی بنواختن خواهد از پیشت قوامی هر زمان تن چو چاکر پیشگان بگداختن حق ما بشناس و خود واجب کند حق چاکر پیشگان بشناختن قوامی رازی