سوزنی سمرقندی
قصیده ها
شمارهٔ ۸۸ - در مدح امیر اتابک برغوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اندر آورد سپهر از ره تشریف بگوش حلقه بندگی میراتابک بر غوش چرخ در گوش کشد حلقه فرمان ورا دهر مرغاشیه دولت او را بر دوش تا کله گوشه رسانید ز اقبال بچرخ داد اعدای ورا دست زمان مالش گوش عیش بر دشمن او تلخ شد از گشت فلک اینت تلخی که کند عیش جهانی خوشنوش او شجاعی است که هنگام وغا روز نبرد نعره او ببرد شیر ژیان را از هوش هیبت اهرمنان دارد اندر صف جنگ باز در صدر سران سیرت و سیمای سروش پیش او پای ندارد که سرافکنده بود دشمن حیله گر کینه کش دستان کوش پیش او دست نیارد که غنی گشته بود سائل عاجز درمانده دل خلقان پوش کمترین بنده او گر بخوهد روز دغا بر رخ وران هژبران بنهد داغ و دروش بنشاند بسر تیغ و به بازوی قوی هرکجا خاسته شد فتنه چو دریای بجوش خلق از فتنه و بیداد خروشید و کنون کند از عدل همی فتنه و بیداد خروش ای خداوند اگر زنده بدی رستم زال داشتی فخر اگر بردی در پیش تو توش با خداوندان در صدر بزرگی من باده نوش و طرب و لهو کن و مدح نیوش رامش و لهو گزین لاله رخان اندر پیش عشرت و عیش کن و سیمبران در آغوش دیده حاسد و بدخواه تو بادا همه سال خسته از خار عنا وز سر مژگان خون نوش روز ناآمده را تا که بود فرد انام تا بود نام شب و روز گذشته دی و دوش در شب و روز میاسای ز شادی و طرب نیمساعت مشو از نزهت و رامش خاموش چون سلیمان نبی فال تو فرخنده و باد زیر فرمان تو دیو و دد و انسان و وحوش سوزنی سمرقندی