سوزنی سمرقندی
قصیده ها
شمارهٔ ۷۸ - در مدح علی بن ذوالفقار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آیین ابن علی است سخاوت چنانکه بود آیین ابن عم نبی سید البشر تا ذوالفقار جود وی آهخته شد بدهر شد خون عمرو و عنتر و بخل از جهان بدر ای آنکه در زمانه باحسان و مردمی شد نام تو چو مردی هم نام تو سمر در جنب رأی روشن و کف جواد تو خورشید کم ز ذره و دریا کم از شمر بی بار شکر منت احسان و جود تو آزاده ای نیابی در کل بحر و بر در باغ مکرمت شجر همت تراست زاحسان وجود و برو سخا شاخ و برگ وبر یکتن ز اهل فضل نیابی درین دیار زان باغ بی نصیبه و بی بهره زان شجر بودند اهل حضرت جلت ز دیر باز از جاه و از جلالت تو باجمال و فر بالین مهتران و سران آستان تست وز آفتاب تو بفلکشان رسیده سر در خدمت تو آمده مخدوم پیشه گان بسته بصدر بار تو چون بندگان کمر وین بندگان نخشب مانده ز جاه تو محروم چون پیمبر کنعانی از پسر در هجر تو بجان یکایک ضرر رسید چون آمدی بنفع بدل شد همه ضرر شد نخشب از جمال تو یار دگر چنانک گویند نخشب است این یا جنت دگر تا ماه روزه و شب قدر است در جهان تا عید در رسد چو مه روزه شد بسر تا حشر ماه صوم و شب قدر و روز عید بر تو بخیر باد و بر اعدای تو به شر چندان بزی که از عدد سال عمر تو عاجز بود خواطر و حیران شود فکر سوزنی سمرقندی