سراج قمری
غزل ها
شمارهٔ ۱۵: آیا دلم از رنج برآساید گویی؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آیا دلم از رنج برآساید گویی؟ بند از گره زلف تو، بگشاید گویی؟ هرگز بود آن روز که چون طوطی، قمری از پستهٔ لب هات، شکر خاید گویی؟ خورشید نشاطم که ز گردونش کسوف است روزی رخ از آن آینه بنماید گویی؟ گرچه شب زلفین تو آبستن غم هاست زان زنگیم آخر طربی زاید گویی؟ ندر حق من هرچه ترا شاید، می گوی زیرا که ترا هرچه نمی شاید گویی خط بر طرف روی تو یارب چه خوش افتاد بر ماه کسی غالیه می ساید گویی؟ سراج قمری