سراج قمری
غزل ها
شمارهٔ ۴: چون لب تو غنچه نبود، چو رخت سمن نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون لب تو غنچه نبود، چو رخت سمن نباشد بر زلف تو چمن را، سر یاسمن نباشد سخن از دهان تنگت چو شکر شکسته زاید چه بود خود آن دهانی که شکرشکن نباشد تو چه محنتی که شادی زتو هیچ جان نبیند تو چه آفتی که بی غم زتو هیچ تن نباشد دل و جان خویشتن کس ندهد به دست عشقت مگر آن کسی که او را غم خویشتن نباشد چه سخن بود که رانی سختی زدیده و دل سخن از جهان و جان گو که در آن سخن نباشد چه غم ار به تیر غمزه دل قبریت بدوزی دل مرغ کشته را خود غم بابزن نباشد سراج قمری