اوحدالدین کرمانی
اشعار و قطعات پراکندهٔ دیگر
شمارهٔ ۲ - در رثای شروانشاه اخستان: جمیع الناس غمگینٌ که شروان شاههم مرده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جمیع الناس غمگینٌ که شروان شاههم مرده است وفات شاههم اکنون طرب من قلبهم برده است بهذا الصرصر العاصف کزو شروان مشوّش شد درخت القلبشان خشک و گل الارواح پژمرده است زن و مرد بلد جمله لِاَجل تلخی موتش خراشان وجه، گریان چشم، بریان قلب و آزرده است اگر چه موته صعبٌ لهم الصّبر اولی تر که انفاس همه خلقان علیهم یک یک اشمرده است وگر باور نمی داری که ما قَد قلته صدقٌ فقل لی ایُّ مکتوبٍ که اسمش مرگ نسترده است اوحدالدین کرمانی