ظهیر فاریابی
قطعه های فاریابی
شمارهٔ ۱: خدایگان جهان مالک رقاب امم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خدایگان جهان مالک رقاب امم تویی که هست زبان تو ترجمان قضا نهد مجاهز خلق تو از نفایس عطر هزارگونه بضاعت در آستین صبا ز تند باد شکوهت بود به موسم دی که خون بیفسرد اندر عروق نشو ونما شب گذشته مرا می گذشت بر خاطر که چیست موجب یخ بند و علت سرما در آن میان نفسی سرد بر کشید عدوت که از برودت آن زمهریر گشت هوا درست گشت مرا کاصل برف و سرما هست سپیدکاری حساد و سردی اعدا لطیفه ای به ازاینم فراز می آید گرت ملال نخیزد کنم به نظم ادا ز تف مهر تو دل گرم کرده بود جهان فلک مفرح کافور ساختش به دوا نه سهو کردم کز بهر خاصیت تقدیر زمانه را همه کافور می دهد عمدا که تا چنانک تو را پیش ازین نزاد نظیر نزایدت پس ازین نیز تا ابد همتا ظهیر!مثل تو را خاصه در چنین حضرت زبان مدح نباشد بسنده کن به دعا بگو تا شاه به شاهی درون به پای چنانک حسد برد همه امروزهات بر فردا ظهیر فاریابی