ملا احمد نراقی
باب چهارم
صفت شانزدهم - مزاح، شوخی و بذله گویی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
و افراط در آن مذموم، و در شریعت مقدسه منهی عنه است، زیرا باعث سبکی و کم وقاری، و موجب سقوط مهابت، و حصول خواری می گردد و دل را می میراند و از آخرت غفلت می آورد و بسا باشد که موجب عداوت و دشمنی دوستان، یا سبب آزردن و خجل ساختن مردمان گردد. و همچنان که گفته اند که «بسیار بازی است که به جدی می کشد و از این جهت است که گفته اند: «با مردم صاحب شأن شوخی مکن که کینه تو را در دل می گیرند و با مردم دون و پست نیز شوخی مکن که هیبت تو از نظرشان ساقط می گردد و به تو جرأت پیدا می کنند، و سخن زشت می گویند» و دیگری گفته است که «شوخی، آبرو را می برد و دوستان را از آدمی جدا می کند» و بعضی گفته اند که «هر چیزی تخمی دارد، و تخم عداوت و دشمنی شوخی است». و از مفاسد شوخی آن است که دهان را به هرزه خندی می گشاید و آدمی را به خنده می آرود، و خنده، دل را تاریک و آبرو و وقار را تمام می کند و به این جهت خدای تعالی نهی از آن فرموده که «فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیرا» یعنی بسیار کم بخندید و بسیار گریه کنید» و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «هر گاه بدانید آنچه من می دانم هر آینه کم خواهید خندید» و شکی نیست که خنده بسیار، علامت غفلت از آخرت و مرگ است. یکی از بزرگان با خود خطاب کرد و گفت: «ای نفس می خندی و حال اینکه شاید کفن تو اکنون در دست گازر باشد و آن را گازری کند» بلی کسانی را که مرحله ای چون مرگ در پیش، و خانه ای چون آخرت در عقب، و دشمنی چون شیطان در کمین، و محاسبی چون کرام الکاتبین قرین، عمری چون برق در گذر، و منزلی چون دنیا که محل صدهزار گونه خطر است مستقر، خندیدن و شوخی کردن نیست و با خاطر جمع نشستن نه، مگر از غفلت و بی خبری. مباش ایمن که این دریای خاموش نکردست آدمی خوردن فراموش ز رنگ ایمن نبینی آب جوئی مسلم نیست از سنگی سبوئی یک امروز است ما را نقد ایام بر آن هم اعتمادی نیست تا شام یکی از بزرگان دین، شخصی را دید که می خندد، گفت: «آیا به تو رسیده است که وارد آتش جهنم خواهی شد؟ گفت بلی گفت: آیا دانسته ای که از آن خواهی گذشت؟ گفت نه گفت: پس به چه امید می خندی؟ گویند: آن شخص را دیگر کسی خندان ندید» و مخفی نماند که خنده مذموم، قهقهه است که با صدا باشد، اما تبسم که کسی صدائی از او نشنود مذموم نیست بلکه محمود است و تبسم نمودن پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم معروف و مشهور است و همچنین شوخی و مزاح مذموم در وقتی است که کسی افراط در آن کند، یا مشتمل بر دروغ و غیبت باشد یا باعث آزردگی و خجالت دیگری شود اما مزاح اندک، که از حق تجاوز نشود و مشتمل بر سخن باطل یا ایذاء و اهانتی نباشد و باعث شکفتگی خاطری گردد مذموم نیست و مکرر از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم صادر شده و از اصحاب در خدمت آن جناب صدور یافته چنانچه بعضی از آن در کتب اصحاب مسطور و مذکور است و حضرت امیرالمومنین علیه السلام مکرر شوخی می فرمودند تا اینکه منافقین این را عیب آن سرور شمردند روزی شوخی نسبت به سلمان فارسی قدس سره فرمودند، سلمان گفت: این است که خلاف تو را به مرتبه چهارم انداخت. ملا احمد نراقی