ملا احمد نراقی
گزیده غزل ها و قطعه های | نراقی
شمارهٔ ۲۰: همچو بلبل گر من بی دل زبانی داشتم - روز وصل از شام هجران داستانی داشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همچو بلبل گر من بی دل زبانی داشتم روز وصل از شام هجران داستانی داشتم در به روی من چنین محکم مبند ای باغبان پیش از این من هم به اینجا آشیانی داشتم از پس عمری مرا خواندی و آن هم با رقیب بلکه جانا با تو من راز نهانی داشتم چیست این رسوایی آخر ای جوان من هم چو تو در جوانی مدتی عشق جوانی داشتم گاهی ای بلبل شنیدی یار اگر فریاد من چون تو من هم روز و شب آه و فغانی داشتم سوخت ای پروانه یارت، بال و پر داری چه غم کاش من هم چون تو یار مهربانی داشتم ای مؤذّن این شتابت از چه بود آخر نه وصل نیست بیش از یک شب و من داستانی داشتم در به روی من چنین می بندی ای جان کاشکی غیر درگاه تو من هم آستانی داشتم ای «صفایی» من تو را زاهد گمان کردم مرا کن بحل چون در حق تو بدگمانی داشتم ملا احمد نراقی