سعدی شیرازی
غزلیات سعدی
غزل ۵۷: آستین بر روی و نقشی در میان افکندهای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آستین بر روی و نقشی در میان افکنده ای خویشتن پنهان و شوری در جهان افکنده ای همچنان در غنچه و آشوب استیلای عشق در نهاد بلبل فریاد خوان افکنده ای هر یکی نادیده از رویت نشانی می دهند پرده بردار ای که خلقی در گمان افکنده ای آنچنان رویت نمی باید که با بیچارگان در میان آری حدیثی در میان افکنده ای هیچ نقاشت نمی بیند که نقشی بر کند و آنکه دید از حیرتش کلک از بنان افکنده ای این دریغم می کشد کافکنده ای اوصاف خویش در زبان عام و خاصان را زبان افکنده ای حاکمی بر زیردستان هر چه فرمایی رواست پنجهٔ زورآزما با ناتوان افکنده ای چون صدف امید می دارم که لؤلؤیی شود قطره ای کز ابر لطفم در دهان افکنده ای سر به خدمت می نهادم چون بدیدم نیک باز چون سر سعدی بسی بر آستان افکنده ای سعدی شیرازی