سعدی شیرازی
غزلیات سعدی
غزل ۴۸: خداوندی چنین بخشنده داریم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خداوندی چنین بخشنده داریم که با چندین گنه امیدواریم که بگشاید دری کایزد ببندد بیا تا هم بدین درگه بزاریم خدایا گر بخوانی ور برانی جز انعامت دری دیگر نداریم سر افرازیم اگر بر بنده بخشی وگرنه از گنه سر بر نیاریم ز مشتی خاک ما را آفریدی چگونه شکر این نعمت گزاریم تو بخشیدی روان و عقل و ایمان وگرنه ما همان مشتی غباریم تو با ما روز و شب در خلوت و ما شب و روزی به غفلت می گذاریم نگویم خدمت آوردیم و طاعت که از تقصیر خدمت شرمساریم مباد آن روز کز درگاه لطفت به دست ناامیدی سر بخاریم خداوندا به لطفت با صلاح آر که مسکین و پریشان روزگاریم ز درویشان کوی انگار ما را گر از خاصان حضرت برکناریم ندانم دیدنش را خود صفت چیست جز این را کز سماعش بیقراریم شرابی در ازل در داد ما را هنوز از تاب آن می در خماریم چو عقل اندر نمی گنجید سعدی بیا تا سر به شیدایی برآریم سعدی شیرازی