سعدی شیرازی
غزلیات سعدی
غزل ۲۶: شرف نفس به جودست و کرامت به سجود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شرف نفس به جود است و کرامت به سجود هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود ای که در نعمت و نازی به جهان غره مباش که محال است در این مرحله امکان خلود وی که در شدت فقری و پریشانی حال صبر کن کاین دو سه روزی به سر آید معدود خاک راهی که بر او می گذری ساکن باش که عیون است و جفون است و خدود است و قدود این همان چشمهٔ خورشید جهان افروز است که همی تافت بر آرامگه عاد و ثمود خاک مصر طرب انگیز نبینی که همان خاک مصر است ولی بر سر فرعون و جنود دنیی آن قدر ندارد که بدو رشک برند ای برادر که نه محسود بماند نه حسود قیمت خود به مناهی و ملاهی مشکن گرت ایمان درست است به روز موعود دست حاجت که بری پیش خداوندی بر که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود از ثری تا به ثریا به عبودیت او همه در ذکر و مناجات و قیامند و قعود کرمش نامتناهی، نعمش بی پایان هیچ خواهنده از این در نرود بی مقصود پند سعدی که کلید در گنج سعد است نتواند که به جای آورد الا مسعود سعدی شیرازی