سعدی شیرازی
غزلیات سعدی
غزل ۱۷: چون عیش گدایان به جهان سلطنتی نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون عیش گدایان به جهان سلطنتی نیست مجموع تر از ملک رضا مملکتی نیست گر منزلتی هست کسی را مگر آن است کاندر نظر هیچ کسش منزلتی نیست هر کس صفتی دارد و رنگی و نشانی تو ترک صفت کن که از این به صفتی نیست پوشیده کسی بینی فردای قیامت کامروز برهنه ست و بر او عاریتی نیست آن کس که در او معرفتی هست کدام است؟ آن است که با هیچ کسش معرفتی نیست سنگی و گیاهی که در آن خاصیتی هست از آدمیی به که در او منفعتی نیست درویش تو در مصلحت خویش ندانی خوش باش اگرت نیست که بی مصلحتی نیست آن دوست نباشد که شکایت کند از دوست بر خون که دلارام بریزد دیتی نیست راه ادب این است که سعدی به تو آموخت گر گوش بداری به از این تربیتی نیست سعدی شیرازی