فروغی بسطامی
تضمین ها
شماره ۱۳: دوش در میکده با آن صنم قافیهدان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش در میکده با آن صنم قافیه دان خواندم این مطلع شه را و زدم رطل گران «برقع از روی برافکن که همه خلق جهان به یکی روز ببینند دو خورشید عیان» رخ رخشان بنما، دیدهٔ جان را بفروز لب میگون بگشا آتش دل را بنشان مهر خورشید رخت هیچ نگنجد به ضمیر وصف یاقوت لبت هیچ نیاید به زبان دلستانی تو ولی از همه دل ها به کنار آفتابی تو ولی از همه ذرات نهان موی عنبر شکنت سلسلهٔ گردن دل روی خورشیدوشت شعلهٔ عالم جان دستم از حلقهٔ مویت همه شب مشک فروش چشمم از تابش رویت همه روز اشک افشان راستی جز خم ابروی تو نشنیدم من که مه نو بکشد بر سر خورشید کمان من ندیدم ز رخ خوب تو فرخنده تری جز بلند اختر فرخ ملک ملک ستان آفتاب فلک جاه ملک ناصردین که قرینش ملکی نامده در هیچ قران رفته تا طبع فروغی ز پی مطلع شاه شعرش افلاک نشین آمد و خورشید نشان فروغی بسطامی