فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۵۰۲: جنس گران بهای خود ارزان نمیکنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جنس گران بهای خود ارزان نمی کنی یعنی بهای بوسه به صد جان نمی کنی روزی نمی شود که برغم شکرفروش از خنده شره را شکرستان نمی کنی برکس نمی کنی نظر ای ترک شوخ چشم کاو را هلاک خنجر مژگان نمی کنی ای یوسف عزیز سفر کرده تا به کی از مصر رو به جانب کنعان نمی کنی گر بنگری به چشمهٔ نوشین خویشتن دیگر خیال چشمهٔ حیوان نمی کنی دستی نمی کشی به سر زلف خود چرا عنبر به جیب و مشک به دامان نمی کنی یارب چه قاتلی تو که فردای رستخیز تعیین خون بهای شهیدان نمی کنی با خط چون بنفشه و رخسار چون سمن جایی نمی روی که گلستان نمی کنی تا کی فروغی از غم او جان نمی دهی دشوار خویشتن ز چه آسان نمی کنی فروغی بسطامی