فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۴۹۳: من و عشق تو اگر کفر و اگر ایمانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من و عشق تو اگر کفر و اگر ایمانی من و شوق تو اگر نور و اگر نیرانی من و زهر تو که هم زهری و هم تریاقی من و درد تو که هم دردی و هم درمانی جلوه کن جلوه که هم ماهی و هم خورشیدی باده ده باده که هم خلدی و هم رضوانی من و نقش تو که هم صورت و هم معنایی من و وصل تو که هم جانی و هم جانانی من سیه روز و سیه کار و سیه اقبالم تو سیه زلف و سیه چشم و سیه مژگانی نه همین دانهٔ خال تو ره آدم زد کز سر زلف سیه دامگه شیطانی آه اگر بر دل دیوانه ترحم نکنی تو که با سلسله زلف عبیر افشانی گر دل از نقطهٔ خال تو بنالد نه عجب عجب این است که در دایرهٔ امکانی مگر ای زلف ز حال دلم آگه شده ای که پراکنده و شوریده و سرگردانی گر پریشان شوی از زلف پری رخساری صورت حال فروغی همه یکسر دانی فروغی بسطامی