فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۴۷۹: ای طلعت نکوی تو نیکوتر از پری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای طلعت نکوی تو نیکوتر از پری نیکو نگاه دار دلی را که می بری معشوق پرده پوشی و منظور پرده در هم پرده می گذاری و هم پرده می دری دلهای برده را همه آورده ای به دست هم دلبری به عشوه گری هم دلاوری می رانیم ز مجلس و می خوانیم ز در هم بنده می فروشی و هم بنده می خری من در کمند عشق اسیر ستم کشم تو بر سریر حسن امیر ستم گری کار من است دادن جان زیر تیغ تو من کار خود چگونه گذارم به دیگری تیغی نمی کشی که فقیری نمی کشی جایی نمی روی که اسیری نمی بری چشمت نظر به هیچ مسلمان نمی کند این ظلم سر نمی زند از هیچ کافری هر تشنه را که لعل تو آب حیات داد نتوان برید حنجرش از هیچ خنجری پیکان آه من به تو کاری نمی کند تا در نظام لشکر آه مظفری کشورگشای ناصردین شاه جنگ جوی کز لشکرش ندیده امان هیچ لشکری آن ماه بر سر تو فروغی گذر نکرد در رهگذار او مگر از خاک کمتری فروغی بسطامی