فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۴۳۶: تا سر نرفته بر سر مهر و وفای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا سر نرفته بر سر مهر و وفای تو حلق من است و حلقهٔ زلف دوتای تو گر من میان اهل محبت نبودمی کس را نبود طاقت جور و جفای تو دامن کشان گذر ننمودی به خاک من تا جان نازنین ننمودم فدای تو گر سایه به سرم فکند شاه باز بخت دوری نمی کند سرم از خاک پای تو دانی که در شریعت ما کیست کشتنی بیگانه ای که هیچ نگشت آشنای تو تو خود چه گلشنی که هوای خوش بهشت بیرون نمی برد ز سر ما هوای تو زاهد به یاد کوثر و صوفی به فکر می ما و تصور لب مستی فزای تو آگاهیش ز راحت عشاق خسته نیست هر کاو نشد نشانهٔ تیر بلای تو برگشته بخت آن که به خونش نیفکند مژگان چشم ساحر مردم ربای تو یارب چه مظهری که فروغی ز هر طرف بگشاده چشم جان به امید لقای تو فروغی بسطامی