فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۴۰۶: یا که دندان طمع را از لب جانان بکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یا که دندان طمع را از لب جانان بکن یا تمام عمر از این حسرت به سختی جان بکن یا به رسوایی قدم بگذار در بازار عشق یا همی چشم از جمال یوسف کنعان بکن یا سر هر کوچه ای دیوانگی را پیشه کن یا دل از زنجیر آن زلف عبیر افشان بکن یا به خاطر دم بدم آشفتگی را راه ده یا تعلق مو به مو زان طرهٔ پیچان بکن یا به زخم سینهٔ فرسوده ات آسوده باش یا ز دل پیکان آن ترک سیه مژگان بکن یا سر خار ستم را بر دل خونین نشان یا سراسر خیمه را از دامن بستان بکن یا بیایی بر در می خانه تا ممکن شود یا لوای عیش را از عالم امکان بکن یا می گلفام را در ساغر از مینا بریز یا غم ایام را یک باره از بنیان بکن یا چو خضر از روی بینش پای در ظلمت گذار یا چو اسکندر دل از سرچشمهٔ حیوان بکن یا حدیث عقل بشنو یا بیا دیوانه شو یا چو اسکندر دل از سرچشمهٔ حیوان بکن یا فروغی مدح سلطان ناصرالدین ثبت کن یا نهاد شعر را از صفحه دیوان بکن فروغی بسطامی