فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۳۸۱: بخت سیه به کین من، چشم سیاه یار هم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بخت سیه به کین من، چشم سیاه یار هم حادثه در کمین من، فتنهٔ روزگار هم از مژه ترک مست من صف زده بر شکست من کار بشد ز دست من، چارهٔ نظم کار هم ساقی از این مقام شد، صبح نشاط شام شد خواب خوشم حرام شد، بادهٔ خوش گوار هم تار طرب گسسته شد، پای طلب شکسته شد راه امید بسته شد، چشم امیدوار هم طایر تیر خورده ام، ره به چمن نبرده ام فصل خزان فسرده ام، موسم نوبهار هم زهر ستم چشیده ام، بار الم کشیده ام رنج فراق دیده ام، محنت انتظار هم ای زده راه دین من، شاهد دل نشین من چشم تو در کمین من، غمزهٔ جان شکار هم شاد ز تو روان من، زنده به بوت جان من ذکر تو بر زبان من، مخفی و آشکار هم ای بت دل پسند من، هر سرت موت بند من کاکل تو کمند من، طرهٔ تاب دار هم لعل تو برق خرمنم زلف تو طوق گردنم وه که به فکر کشتنم، مهره فتاده، مار هم دوش فروغی از مهی یافته جانم آگهی کز پی او به هر رهی دل بشد و قرار هم فروغی بسطامی