فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۳۴۵: به جلوه کاش درآید مه نکوسیرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به جلوه کاش درآید مه نکوسیرم که آفتاب نتابد مقابل قمرم ز کار خلق به یک باره پرده بردارند اگر ز پرده درآید نگار پرده درم اگر به چشم درستی نظر کند معشوق من از شکسته سر زلف او شکسته ترم رسیده ام به مقامی ز فیض درویشی که از کلاه نمد پادشاه تاجورم به اعتبار من امروز هیچ شاهی نیست که پیش باده فروشان گدای معتبرم هزار مرتبه بالاترم ز چرخ اما به کوی میکده کمتر ز خاک رهگذرم نخست عهد من این شد به پیر باده فروش که بی شراب کهن ساعتی به سر نبرم از آن به خوردن می شاهدم اجازت داد که گول زاهد مردم فریب را نخورم تو را به مستیم ای شیخ هوشمند چه کار که تو ز شهر دگر، من ز عالم دگرم فروغی از هنر شاعری بسی شادم که طبع شاه جهان مایل است بر هنرم خدایگان سخن سنج ناصرالدین شاه که در مدایح ذاتش محیط پرگهرم فروغی بسطامی