فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۳۲۳: ساقی نداده ساغر چندان نموده مستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی نداده ساغر چندان نموده مستم کز خود خبر ندارم در عالمی که هستم از بس قدح کشیدم در کوی می فروشان هم جامه را دریدم، هم شیشه را شکستم خورشید عارض او چون ذره برده تابم بالای سرکش او چون سایه کرده پستم کام دلم تو بودی هر سو که می دویدم سر منزلم تو بودی هر جا که می نشستم تیغش جدا نسازد دستی که با تو دادم مرگش ز هم نبرد عهدی که با تو بستم کیفیت جنون را از من توان شنیدن کز عشق آن پری رو زنجیرها گسستم ترسم کز این لطافت کان نازنین صنم راست گرد صمد نگردد نفس صنم پرستم سنگین دلی که کرده ست رنگین به خون من دست فریاد اگر به محشر دامن کشد ز دستم از هر طرف دویدم همچون صبا فروغی لیکن به هیچ حیلت از بند او نجستم فروغی بسطامی